جدول جو
جدول جو

معنی شوکت آباد - جستجوی لغت در جدول جو

شوکت آباد
(شَ کَ)
دهی از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند است و 240 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ رَ کَ)
دهی است از دهستان قلعه حاتم شهرستان بروجرد. سکنۀ آن 257 تن. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(تَ وَکْ کُ)
دهی از دهستان دشمن زیاری است که در بخش فهلیهان و ممسنی شهرستان کازرون واقع است و 610 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(دَ لَ)
لقب شهر ملایر، و دولت آباد نام قریۀ مجاور شهر بوده که امروزه جزو محلات شهر است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(شُ)
نام محلی کنار راه سنندج به همدان میان قروه و حاجی آباد، واقع در 98700 گزی سنندج است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان جعفرآباد بخش حومه شهرستان قوچان، واقع در 16 هزارگزی جنوب خاوری قوچان و شمال خاوری شوسۀ قدیم قوچان، دارای 222تن سکنه، آب آن از قنات تأمین می شود، صنایع دستی آن قالیچه بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد، واقع در 6 هزارگزی شمال باختری مشهد کنار راه شوسۀ مشهد به قوچان، دارای 112 تن سکنه، آب آن از قنات تأمین می شود، راه آن اتومبیل رو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان پس کوه بخش قاین شهرستان بیرجند، واقع در 42 هزارگزی جنوب باختری قاین، دارای 495 تن سکنه، آب آن از قنات، از محمدآباد می توان اتومبیل برد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
دهی است از دهستان دیزمار، خاوری بخش ورزقان شهرستان اهر، واقع در 30 هزارگزی شمال باختری ورزقان و 37 هزارگزی جادۀ ارابه رو تبریز به اهر. کوهستانی و معتدل است و 149 تن سکنه دارد. آب آن از دو رشته چشمه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان گلیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار، دارای 200 تن سکنه، آب آن از قنات و محصولش غلات، برنج، خرما و لبنیات است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان بزچلو است که در بخش وفس شهرستان اراک واقع است و 243 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک واقع در 45 هزارگزی جنوب خاوری فرمهین با 464 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، امام زاده دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان لاریز بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان، در 14 هزارگزی جنوب غربی میرجاوه بر کنار راه میرجاوه به خاش، در جلگۀ گرمسیری واقع است و 100 تن سکنه دارد، آبش از قنات، محصولش غلات و ذرت و پنبه، شغل مردمش زراعت است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است از بخش حومه شهرستان ایرانشهر و بر کنار راه ایرانشهر به بمپور، در جلگۀ گرمسیری واقع است و 150 تن سکنه دارد، آبش از قنات، محصولش غلات و ذرت و خرما و لبنیات، شغل مردمش زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان بم پشت بخش مرکزی شهرستان سراوان، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
دهی از دهستان رود خانه بخش میناب شهرستان بندرعباس. سکنۀ آن 300 تن. آب از رودخانه است. محصول عمده خرما و غلات. مزارع لیمویی، بارانی جزء این ده میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا